زانوی غم بغل گرفتی چیکار ؟؟

مگه یادت رفته یه نفرو داری که هروقت اراده کنی منتظرته ؟؟

مگه نمیدونی اونم مثه تو تنهاست ؟؟

چرا نمیری باهاش حرف بزنی ؟؟

چرا گله شکایتتو نمیبری پیش خودش ؟؟

آهای رفیق باتوام غصه و غماتو ببر پیش خودش مطمئن باش خودش خوبت میکنه ....

 ﯾﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺍﺷـــــــــــــــﮏ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ…

ﯾﻪ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ… ﯾﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻟﯽ…

ﻣﻦ ﺳﺮﺷﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﻨــﻬﺎﯾـــــــــﯽ…

 ﺗﻨﻬــﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺷﻠﻮﻏﯽ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾـــﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﺩ ﻣـــﻦ . . .

 یه نگاه به آسمون بنداز

چشماتو بازکن

یه نفر تو آسمون دستشو دراز کرده

دستتو بده بهش همه چی درست میشه .

 . .خـــدایــا. . . . . .

از ایــن بــه بــعد . . . . .

بــه مخـــلوقــاتــت . . . . .

.یـــک مـــتـــرجـــم ضـــمــیـــمـــه کـــن . . . . . .

اینـجا هیچکس هـیچکـس را نمــی فــهمـد. . .

 شاید روزمین تنها و غریبه باشم ولی اون بالا 

بالای سرم خدایی دارم که شاید کم بشناسمش ولی هیچ وقت باهام غریبه نبوده 

و تنهام نزاشته 

خدایادوستت دارم ....

 باخدا زیر بارون رفتن هم صفایی داره ....

 اهای سرنوشت ... اسکار حق توست.. سال هاست که مرا فیلم کرده ای !

 درستــــ متر کن ... آدم هـــا قدخودشانند نه قد تصوراتـــــــ تـــــو ....

 یه دردایی هست که هیچ دکتری راه درمونشونو نمیدونه ؛ داشتن این دردا خیلی درد داره …

 آشنا هایم ; غریبه هایی هستند ،

که تنها اسمشان را میدانم …

 حق الناس همیشه پول نیست …

گاهی دل است ؛ دلی که باید میدادی و ندادی …

 بی تفاوت باش…

به جهنم !

مگر دریا مُرد از بی بارانی ؟!

 مـــــــا، نســـــلی هستیم کــــه،

بهـــــــترین حــــــــرفهــــــای زندگــــــیمان را نگفتیـــــم…

تایــــــپ کردیـــــــــم

 در دنیایی که همه یا گوسفندند

یا گرگ ترجیح میدهم

چوپان باشم همدیگر را بدرید

من نی میزنم ♪ ♪♪ ♫

 نرسیده به بعضی خاطره ها ...

باید بنویسند : آهسته به یاد بیاورید ...

خطر ِ ریزش ِ اشک ...

 از شيشه باش.اما به همه بگو از سنگم.مردم اين زمانه فقط دنبال شكستن هستن

 خیلی سخته وقتی کلی تلاش کردی احساست بمیره

بعد دوباره باید یکاری کنی احساست برگرده خیلی سختــــــه ...!

 دلم برای کودکیم تنگ شده...

جلوی کدام مغازه پابرزمین بکوبم تا کمی آرامش برایم بخرید...؟؟؟

 ﺧﯿﻠـﯽ ﺳﺨﺘـﻪ ﮐـﻪ ﺑـﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕـﺮﺍﻥ ﻣﺜـﻞ ﮐـﻮﻩ ﺍﺳﺘـﻮﺍﺭ ﺑﺎﺷـﯽ

ﺍﻣـﺎ ﺗـﻮ ﺧـﻮﺩﺕ ﺁﺭﻭﻡ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﮑﻨـﯽ

 تنهایـــی مثـــل زالــــو اســـت؛

می مکــــد تمـــــام احساســـت را،درد دارد...

سنگــــدل کـــه شـــدی رهایــــت میکنـــــد!

 #تهی-بودن

#عاری-بودن

از

#احساس

#نیاز

راحت نیست ولی نشدنی هم نیست ...!

 مثل آیینه صاف و زلال و شفاف بودم

ولی تو روزگار

بامن مثل آیینه بودی ؟؟؟

 وقتی که هوا آلوده باشه دیگه توقعی از آدما نیست ...!

 مانسلی هستیم که خودمان بادستهای خودمان

خودمان را زنده به گور میکنم ...!

مااز اعراب زمان جاهلیت هم جاهل تریم ..!

 هیچ وقت به ظاهر آدما نگاه نکنید آدما معمولا اون چیزی که ظاهرشون نشون میده نیستن ...!

 دلیل سوزش چشمام واسه آلودگی رفتار آدماس نه آلودگی هوا ...! 

 گاهی کودک میشوم

و خودم راگول میزنم

تا بتوانم سخت هارا اسان کنم ...!

 { }دوسش دارم خیلی باحاله ...

 من شاید وقتی میخندم خودم نباشم ولی مطمئن باش وقتی هم گریه میکنم بازم خودم نیستم ...!

 من مثه لباس آتش نشانیم

هرکاری کنی نمی سوزم

#من-اینم

 عاقبت کبوتر خواهم شد ...!

 شده ام معادله چند مجهولی،

این روزها هیچ کس

از هیچ راهی مرا نمیفهمد...

 قـ ـلـ ـب عـ ـزیـ ـز لـ ـطـ ـفـ ـا خـ ـفـ ـه شـ ـو...!

و در هـ ـمـ ـه کـ ـارهـ ـا دخـ ـالـ ـت نـ ـکـ ـن...!

هـ ـمـ ـان کـ ـه خـ ـون "پـ ـمـ ـپـ ـاژ"کـ ـنـ ـی کـ ـافـ ـیـ ـسـ ـت...!

اگـ ـر هـ ـم خـ ـسـ ـتـ ـه شـ ـدی...!

اجـ ـبـ ـاری نـ ـیـ ـسـ ـت بـ ـه کـ ـار...!

 ساعت از نیمه شب گذشته ...

ومن به این می اندیشم ...

اگر عشق کاری که بامن می کرد

باتو ام میکرد چند روز دوام می آوردی ؟؟؟

 ساعت از نیمه شب گذشته ...

ومن به این می اندیشم ...

اگر عشق کاری که بامن می کرد

باتو ام میکرد چند روز دوام می آوردی ؟؟؟

 ساعت از نیمه شب گذشته ...

ومن به این می اندیشم ...

اگر عشق کاری که بامن می کرد

باتو ام میکرد چند روز دوام می آوردی ؟؟؟

 ساعت از نیمه شب گذشته ...

ومن به این می اندیشم ...

اگر عشق کاری که بامن می کرد

باتو ام میکرد چند روز دوام می آوردی ؟؟؟

 خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند و چشم هایش را می بندد و می گوید من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی

 خواستم خودمو گول بزنم ؛

همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای

و گفتم : فراموش ؛

یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه