اولین اشتباه ....

اینجا من واسه خودم مینویسم تنها برای خودم .....

باز هم پاییز ...

فصلی است  که هم غم انگیزاست هم زیباست 

غم انگیز است چون میگویند هوایش دونفرِ است 

غم انگیزاست چون آسمانش بغضی نهفته دارد 

اما زیباست ... 

زیباست چون میتوان ردپای خدارا در برگریزان  درختان دید 

زیباست چون خدا نفس می کشد این را در وزش نسیم صبحگاهی دیدم 

زیباست چون خدا هم بغض دارد وقتی دلش میگیرد می بارد 

 

 

[ پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, ] [ 5:45 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

 اونی که حرف کم داره واسه گفتن ! درد زیاد داره واسه نگفتن. 

[ پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:5 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

من آنقدر امروز و فرداهای


نیامدن را دیده ام


که دیگر هیچ وعده بی سرانجامی


خواب و خیال و آرزوهایم را آشفته نمیکند...


حالا یاد گرفتم که فراموشی


دوای درد همه نداشتن ها


نخواستن ها


و نیامدن هاست...


یاد گرفتم که از هیچ لبخندی


خیال دوست داشتن به سرم نزند!


یاد گرفتم که بشنوم تا فردا...


و به روی خود نیاورم


که فرداها هیچوقت نمی آیند.

[ پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:2 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

سلام دلم تنگ بود گفتم بیام اینجا 

هنوزم تو جنگم باخودم دارم میجنگم 

زوری خودمو بسازم 

دارم میجنگم از نو شروع کنم 

حریف قدرِ

جنگیدن باهاش سخته 

ولی لبخند خدا بهم امیدواری میده 

که میتونم ...

[ پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, ] [ 4:40 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

شهریور هم اومد 26 روز دیگه باید باز برم مدرسه

هیچ حسی نسبت به مدرسه ندارم

برعکس هرسال که مشتاق بودم برم مدرسه 

شاید بخاطر اینکه تو تابستونم مدرسه رفنم نمیدونم ... 

6ماه سال که گذشت خوب نبود خداکنه 6 ماه بقیش 

خوب باشه تلافی 6 ماه گذشتشو دربیاره ....

[ دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, ] [ 3:57 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !

غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 11:28 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

حرفام زیاد

وزبون تشنس

چشمام سونداره

دلم خستس

ازاین زمونه ومخلوقاتش

وتف به ذات تقدیراتش... 

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 11:25 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

ببین آسمونم دیگه واسم غمگینه

گریه میکنه وصداش و سهمگینه

ببار بریزاشکات رو تنم تاخاموش بشه

مشعلم غمم

یارب

ببین منم بنده ی حقیر

من و دریاب منم بنده غریب... 

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 11:24 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]


بعضي ها براي فرار از تنهايي پناه ميارند به دنياي مجازي......

 
ولي وقتي مثل من بود و نبودت تو دنياي مجازي هم براي كسي مهم نباشه....
 
معني تنهايي رو خيلي بهتر ميفهمي...!
[ چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ] [ 4:32 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

این روزا نمیدونم 

خدا زیادی نگام میکنه 

یاکه حواسش بهم نیست 

دارم زیر بار این همه زجر له میشم ...

[ چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ] [ 3:28 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

داشتم مطالبمو شخم میزدم

دیدم من از دی تا به الان

خسته ام نمیدونم کی قراره

این خستگیه من برطرف بشه 

کی قراره حالم خوب بشه 

اهای روزگار تو داری تو بازیت جرزنی میکنی ....

[ دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:55 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

کلی رو خودم کار کرده بودم 

کلی خوشحال بودم 

کلی حالم خوب بود 

کلی امید داشتم 

اومد گند زد به همه چی 

آرزوهام نابود شدن 

دوباره شدم کوره سره شب ..

سرم به حد مرگ درد میکنه ...

آخه باگریه خوابم برد ...

ای خدا مگه امروز بهم قول ندادی درستش میکنی ...؟!!

[ دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:50 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

شیشه احساسم شکست پس چرا چراغ عمرم خاموش نمیشه ..؟!

[ دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:48 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

دردا از جایی شروع شدن که به دنیا اومدم ...

وقتیم تموم میشن که از دنیا برم ...

چقد قشنگه حکایت من ...

[ دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:41 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

بهم گفتن بمون

گفتم نمیشه

بهم گفتن چرا ؟

گفتم اینجا جای موندن نیست

بازم گفتن چرا ؟

گفتم ...

 

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 11:10 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

دیگر از آن همه شیطنت و شلوغی خبری نیست…

آن قدر به خاطر ضربدرهای جلوی اسمم...

چوب روزگار را خوردم که تبدیل شدم

به ساکت ترین شاگرد کلاس زندگی.....

 

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 10:58 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

دوست دارم یجا برم

هیچکس نباشه

هیچی نباشه

اصن فکری نباشه که بکنم

غمی نباشه که بخورم

دوست دارم چن روز برم تو کماء

ذهنم فکرم روحم درد میکنه ...

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:درد, ] [ 10:52 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

یجامیخوام تا چن کیلومتریش

کسی رد نشه

 باهام بد نشه 

جلوپاهام سد نشه 

یجاکه واسه شکستم کسی  سعی نکنه 

یجا که تلفنمم حتی  زنگ نخوره ..

 

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 10:41 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

خیلی درد داره که از همه بخوری 

از خانواده .. 

از دوست .. 

از آشنا ... 

از غریبه ...

خیلی درد داره ..

دلم گریه میخواد ... 

نمیتونم درد و دل کنم باکسی 

چون دردم دوا نداره ...

ای خدا خودت کمک کن ..

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 10:35 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

جغــد شــوم نیــست (!)

فقــط از آدمــها به دور شــده ، خــرابه ها را ترجیــح مــی دهد

از روزهــا بیــزار شــده ، شــب را ترجیــح مــی دهد

بخدا !مــن هــم شــوم نیــستم ...

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 9:37 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

ینی روزی میرسه که من بیام اینجا 

تو این وبلاگ از شادیام بنویسم ؟؟

ینی میشه این دنیا اون روی خوششو 

نشون منم بده ؟؟

ینی میشه من انقد غصه نخورم ؟؟

خدایا ینی میشه ؟؟!!

[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 9:30 بعد از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

تنهاییم را با گریه نشان نمیدهم...

تنهاییم را به زبان نمی آورم...ت

نهاییم را با کسی پر نمیکنم...

من...تنهاییم را قورت میدهم...ا

ما هیچگاه از "تو" گدایی محبت نمیکنم...

من این تنهاییم را دوست دارم...

تنهایی که منتی بر سرم نباشد...

من...

من تنها هستم چون با "تو" فرق دارم...

با همه "تو" ها فرق دارم...

زبان من، مرا تنهای عالم کرده است...

من تنهای تنهایم....

تنهایی که فقط خدا وسعتش را میداند..

.با این حال، از "تو" ها گدایی محبت نمیکنم...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 7:14 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

خیلی درد داره که بزرگترین ضربه های زندگیت رو....

از اعتماد و صداقتت بخوری...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 7:13 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

ای دل بفهم محکومی همیشه

چون دلمیبندی به سنگای قلب نما

این روزا آدما توسینشون قلب بااحساس ندارن

گرانیت قلب نما دارن ...

پس بهتره محکوم باشی به حبس ابد

نتپ براکسی بفهم

این زندان عاری از عاطفه سالم نگهت میداره

باورکن ...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 7:8 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

تب درد میدونی چیه؟؟

تب درد موقعیه ایی که قلبتو آتیش زدن بوجودمیاد

موقعی که دردادارن قورتت میدن میاد

من صب تاشب تب درد دارم اونوقت میگن چیزی نی

گرما زده شدم هه راست میگن

من از این هوای گرم نامردیه آدما زده شدم ..

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 7:3 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

قلم خشک شد دردها مردن اما هنوزم اندوه بی کسی باقیست ...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 7:2 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

این روزا دستتو تاآرنج بکنی توعسل

بزاردهن هرکی بی هیچ منت توقعی

آخرش عین سگ دستتو گاز میگیرن واقعن ...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 6:59 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

چقد آه بکشم ...

چقد بگم بیخیال ...

خدایا مثل اینکه یادت رفته

من آدمم ن کوه خسته شدم

دو روز مرخصی حداقل بین غم و دردا بنداز ...!!

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 6:58 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

من یه وصله ناجور بودم به این دنیا ...

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 6:56 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]

عروسکم دلش گرفته است

میخواهد اشک بریزد...

اما چ کندلبخند را بر لبانش دوخته اند...

و صدای ضبط شده ی خنده ی آن همان گریه اوست...

اینجوری نگاهش نکن از درون بد ضخم خورده است.... : )))))))

[ جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ] [ 6:54 قبل از ظهر ] [ Bikas ] [ ]